یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۵ - ۰۵:۰۰
۰ نفر

داریوش غفاری: گفت و گو با دکتر محمد خوش‌چهره نماینده مجلس.

دکتر محمد خوش‌چهره از چهره‌های اقتصادی مجلس هفتم است. او با ورود به مجلس هفتم در دوره دولت آقای خاتمی به طور مرتب سیاست‌های اقتصادی این دولت را نقد و تحلیل کرده و به مقتضای حساسیت موضوعات و اطلاعات اقتصادی خود ایده‌هایی را نیز پیشنهاد می‌کرد.

این نماینده تهران در انتخابات دوره نهم ریاست‌جمهوری  مسئول کمیته اقتصادی ستاد انتخابات احمدی نژاد بود. ولی اکنون به یکی از منتقدین سیاست‌های اقتصادی دولت در مجلس هفتم تبدیل شده است.

دکتر خوش‌چهره همواره در زمان‌ها و شرایط حساس نسبت به برنامه‌های اقتصادی در حال اجرا هشدارهایی را ارائه کرده است و معتقد است که صرف طرح شعارهای اصولگرایانه یا عدالت‌خواهانه کافی نیست و اصولگرایان باید تعریف عملیاتی از شعارها و اهداف خود داشته باشند.

دکتر خوش چهره معتقد است شرایط لازم برای نقد منصفانه تصمیمات و سیاست‌ها و عملکرداقتصادی دولت نهم فراهم نشده است  به خصوص بدین دلیل که صدا و سیما در این زمینه بسته عمل می‌کند.

با او برای طرح نظراتش در این زمینه به گفت وگو نشستیم:

  • عده‌ای این گونه تصور می‌کنند که دکتر محمد خوش‌چهره یکی از مخالفان دولت احمدی نژاد است و رفتار او چیزی بالاتر از انتقاد را نشان می‌دهد. آیا خود شما این تصور را قبول دارید؟

 برای شروع سؤال خوبی نیست و می‌توان گفت سؤالی صرفاً ژورنالیستی است. تصور من این بود که ابتدا درباره مسایل و مشکلات اقتصادی سؤال می‌شود.

 به هرحال پاسخ به این سؤال مستلزم توضیح مبسوطی است که البته من نمی‌پسندم از خودم حرف بزنم. هر کس که بنده را می‌شناسد می‌داند که موضع‌گیری‌های من در راستای منافع و مصالح ملی فارغ از هر نوع ملاحظات حزبی و جناحی بوده به طوری که از برنامه اول آقای هاشمی رفسنجانی و یا در دوره خاتمی به شخصیت رییس جمهوری کاری نداشتم و هر جا تصمیمات یا جهت گیری‌ها خطا داشتند که به حوزه تخصصی‌ام بر می‌گشت تلاش می‌کردم به موقع تذکر یا هشدار دهم.

  • چه پیشنهاد مشخصی دارید که بتواند در کوتاه مدت مشکلات را حل کند؟

 اگر در رسانه‌ها و مطبوعات دنبال کرده باشید در کنار همه انتقاداتی که داشته‌ایم پیشنهاد هم بوده است. اگر ما علاقه‌مندی و دلسوزی نسبت به دولت نداشتیم تفکرات و ایده‌های خود را به طور رایگان ارایه نمی‌کردیم. پیشنهاداتی را از قبل داده‌ایم که متاسفانه عملی نشد و شاهد خسارت‌هایی به کشور هستیم.


تا یک مسئول احساس درک و باور صحیح از یک نیاز نکند در اجرا خوب عمل نخواهد کرد. این احساس نیاز به استفاده از نظرات نخبگان و صاحب نظران اکنون کم است که ره آورد خوبی برای رییس جمهوری  و مجموعه دولت نیست.

 برخی از مسایلی که برخی مسئولان دولتی می‌گویند حرف‌های خوبی نیست که مثلاً تورم کتمان شود و در مراحل بعدی به عنوان توطئه رقبای انتخاباتی تلقی شود. دولت باید این را بداند که در عرصه‌ای وارد شده که در آن رقیب وجود دارد و عده‌ای هستند که از موفقیت دولت خوشحال نمی‌شوند. این واقعیت‌هایی است که وجود دارد.

مانند اینکه کسی در عرصه نزاع برای تحقق اهداف مقدس وارد شود و سنگی به سمت او پرتاب شود و اقدام به فرافکنی کند و نسبت به سنگ زدن‌ها اعتراض کند. این عرصه، عرصه سنگ زدن است و باید با توجه به این سنگ اندازی‌ها کار کند. دولت به جای سیاست‌های مدبرانه نباید به سمت فرافکنی برود.

از خطیب جمعه تهران که به طور دقیق این مسئله را مطرح کرد که دولت به جای تحلیل تورم به سمت ریشه‌یابی برای حل آن پیش برود تشکر می‌کنم. عدم تذکرات به موقع است که اشکال ایجاد می‌کند.

 در ملاحظات سیاسی برخی بازیگران سیاسی و کانال‌های قدرت منافع خود را در موج‌سواری می‌دانند. بجای اینکه به کمک جریان برای تصحیح بیایند عناصر خود را به کابینه تحمیل کرده و به جریانات هشدار دهنده فشار وارد می‌آوردند که نتیجه آن را در دولتی شدن سیما می‌توانیم ببینیم.


  • با توجه به فضای موجود بین‌المللی و فشارهایی که وجود دارد چگونه باید این اقتصاد را به سامان رساند؟

 شیطنت دنیای استکبار فضایی را پیش آورده که اقتصاد ملی ایران در حساس‌ترین وضعیت خود قرار گرفته است و هر تصمیم ناپخته‌ای عارضه دارد و هر تصمیم مدبرانه‌ای می‌توانند تهدیدات را تبدیل به فرصت کند. فضای کنونی فضای خاصی است.

 برخی خوش باوری‌های ما که به ویژه در دولت و رییس جمهوری مشهود بود نشان داد که فضای بین‌المللی آنگونه که ما تصور می‌کنیم نیست. شجاعت جسارت و آرمان خواهی خوب است اما در کنار آن ساده نگری و خام برخورد کردن با مسایل باعث می‌شود که هزینه‌هایی از سوی مردم پرداخت شود. ما در فرآیند سیاست بین‌المللی خود به نقطه تحریم رسیده‌ایم که با اجماع هر 15 نفر اعضای شورای امنیت بوده است.

در حالی که ما جز این تصور می‌کردیم. ما داخل تحریم شده‌ایم و برای خروج از تحریم اگر حتی یک عضو هم مخالف باشد امکان‌پذیر نیست. در این تحریم که هر دو ماه تجدید نظر می‌شود آنهم در فضای شیطنت و دشمنی آمریکا که غلیظ‌تر هم می‌شود. نگرانی ما از اصل تحریم و تهدید نیست. چون به فرمایش حضرت امام (ره) ما فرزند محرم و رمضان هستیم.

 نگرانی ما از مدیریت تهدید است. اگر ما بدانیم و دولت برسد به این نقطه که برنامه‌ای برای مهار و تخفیف تهدید برنامه‌ریزی کند از آن می‌توانیم بگذریم و به اهداف استراتژیک دست یابیم. آنچه که نگران کننده است این است که مدیریت تهدید، مدیریت مناسبی نباشد و بر آن خدشه وارد شود و روزنه‌هایی داشته باشد.

 مدیریت تهدید اگر ابرمدیریت باشد مانند تجربه‌ای که در زمان مدیریت حضرت امام در زمان جنگ داشتیم می‌تواند به فرصت هم تبدیل شود. البته تبدیل تهدید به فرصت شعار نیست باید از دولت برنامه خواست. تحریم اکنون در شکل جدید به نظام جمهوری اسلامی تحمیل می‌شود. در این عرصه خودشیفتگی، ساده نگری و  محدود نگری جواب نخواهد بود و عقلانیت و تدبر باید در آن باشد.

هر چقدر شخص رییس جمهوری خود را به مقام معظم رهبری نزدیک کند و توصیه‌های حکیمانه را بپذیرد آرامشی در بین نخبگان پیش خواهد آمد. ما در مورد انتخابات توصیه حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی را دیدیم که به آن خوب عمل نشد و نتیجه‌اش آن بود که در بیرون از کشور تحت عناوینی نظیر شکست دولت و عدم پایگاه مردمی آن نام برده شد. شاید تعرضاتی که دنیای استکبار آغاز کرده با این تحلیل باشد که پایگاه مردمی دولت آنگونه که ادعا می کند نیست.

دولت باید به نقاط تهاجم نظر داشته باشد و محدود نگری را کنار بگذارد. اگر چنین فضایی را که وظیفه هر سه قوه است ببینیم می‌توانیم و امیدواریم کماکان توطئه سلطه را به خود او گردانیم در غیر این صورت تحریم قطعا هزینه خواهد داشت و اگر شیطنت‌های داخلی نیز به این مسئله دامن بزند خسارت سنگینی را متوجه مردم خواهد کرد.

  • در دولت‌های قبل هم همین رویه را داشتید؟

 بله. مناظره‌های متعدد من با وزرای کابینه هاشمی و خاتمی برای کسانی که اهل فن هستند و مسایل را دنبال می‌کنند کاملاً شناخته شده بود و می‌دانند که از زاویه دلسوزانه بحث کارشناسانه در فضای انتقادی کاملاً جدی صورت می گرفت و در بسیاری موارد نیز تأثیرگذاری خاص خود را داشت هم در جهت تنویر افکار عمومی هم بعضاً در تصحیح بعضی از روش‌ها و سیاست‌ها.

  •  این فضا اکنون هم وجود دارد؟

 این فضا اکنون مقداری بسته شده و علت آن نیز دولتی شدن رسانه ملی است. صدا و سیما رسالت ملی خود را انجام نمی‌دهد. یا مرعوب است، یا در معادلاتی قرار گرفته است که در جای خود در مجلس با طرح سؤال از مسئولان رسانه ملی به آن خواهیم پرداخت.

 صدا و سیما به راحتی از فرصت جلوگیری از تصمیمات و سیاست‌های نامناسب و خطاهایی که بعضاً در نظام تصمیم‌گیری و سیاست گذاری حتی در زمینه قانونگذاری صورت می‌گیرد به این بهانه که ما مجلس یا دولت اصولگرا هستیم می‌گذرد.

 در حالیکه در دولت‌های قبل اینگونه نبود و در حقیقت با ایجاد فرصت نقد و بررسی سیاست‌ها و تصمیمات اقتصادی ، به کمک اصلاح آنها بر می‌آمد تا مردم و جامعه و عاملین اقتصادی متضرر اصلی نباشند.

 ظاهراً صدا و سیما توجه ندارد که حمایت از مکتب اصولگرایی به این است که از خطاها و اشتباهات در حد دامنه یک رسانه جلوگیری کرده و هشدارها و انتقادهای به موقع داشته باشیم قبل از اینکه با غفلت و یا بی توجهی یا تصمیمات ناصحیح( مخصوصاً) دولت  مسئله به مرحله‌ای برسد که آحاد مردم متضرر شوند مانند مسئله مسکن یا سبد ارزی کشور و... اگر نظام تصمیم گیری و سیاست گذاری در بالاترین رده قوای سه گانه مخصوصاً در اجرا در فضای نقدهای کارشناسی و عالمانه قرار گیرند قطعاً این آثار مثبت خود را خواهد داشت.


امروز جامعه به ویژه در قلمرو اقتصاد شاهد اختلالات متعدد اقتصادی از جمله در بخش مسکن و اجاره، رکود، تورم و بیکاری است. اگر به تذکرات و هشدارهای منتقدان دلسوز به خصوص در یکی دو سال گذشته فرصت انعکاس در رسانه ملی داده می‌شد شاید این مسایل امروز به این شدت پیش نمی‌آمد.

 امروز شاهد اختلالات پیش آمده در زمینه اقتصادی مانند مسئله مسکن هستیم در حالیکه قبلاً نسبت به آن هشدار داده و راه حل‌های پیشنهادی خود را ارائه دادیم. بنابراین نباید گفت که امثال ما مخالف یا منتقد هستیم بلکه برعکس باید گفت که ما مسئولانه برخورد کرده‌ایم و هشدارهای لازمه را چه خصوصی و چه عمومی داده‌ایم‌.

 باز برای مثال می‌توان استناد کرد به پیش‌بینی‌ام در تیم اقتصادی مجلس که در سال گذشته ابراز شد نسبت به بودجه 85 که به شدت تورم‌زا خواهد بود. انتقاد من در آن زمان حول این محور بود که دفعتا دولت 40 میلیارد دلار را خلاف قانون برنامه چهارم اضافه بر سایر منابع مطالبه کرد.

علیرغم حضور در جبهه اصولگرایی به خاطر نگرانی‌هایی که وجود داشت با آن مخالفت کردیم و اظهارنظرهای نگران کننده خود را گفتیم که اقتصاد ایران کشش تزریق40 میلیارد و عمدتاً تبدیل دلار به ریال را ندارد‌. مضافا اینکه هنر دولت به اتخاذ سیاست‌های مدبرانه و تصمیم‌های عقلایی آن است نه اینکه صرفا کارآمدی خود را از طریق کسب منابع ریالی و ارزی مکرر و مستمر آن هم از نفت از مجلس بخواهد.

 ره آورد چنین شرایطی، تورم لجام گسیخته و بروز اختلال در بازارهای پول و سرمایه و بورس است. اگر سرمایه‌گذاری دولت را به عنوان سرمایه گذاری ملی کنار بگذاریم روند سرمایه‌گذاری هیچ شاخص امیدوارکننده‌ای نشان نمی‌دهد. اینها مسایل و پدیده‌هایی نیست که به سادگی از کنار آن بگذریم.  برعکس باید دید که چه کسانی هشدارهای به موقع دادند و چه کسانی سکوت کردند.

 از یک جنبه دیگر می‌توان گفت تحلیل‌ها و مناظره‌های اقتصادی، بعضاً نقش تعیین کننده و تاریخی در انتخابات نهم ریاست جمهوری پیدا کرد و تأثیر جدی داشت و بسیاری از افراد به خاطر امیدهایی که با شعار و وعده‌های اقتصادی  و صحبت های اقتصادی امثال ما پیدا کردند رییس جمهوری را انتخاب کردند و این مسئله پاسخگو بودن برای حرف‌های زده شده‌ام را دو چندان کرده است.

ما از هدف‌های واجد ارزش اقتصادی و  شعارهای آرمانی ارزشی که وعده داده شد  دفاع کردیم، از این رو از ابتدای شروع ریاست جمهوری مقابل هر نوع خطا یا انحرافی که شاهد آن بوده‌ایم وظیفه خود دیده‌ایم که مقاومت کرده و تذکر دهیم. البته من معتقدم و تاکنون سعی کرده‌ام هشدار بدهم و جلوی خطایی که خسارت آن به مردم و اقتصاد کشور احتمالاً وارد می‌شود را بگیرم‌.

لذا عمل خود را تحت عنوان هشدار نام می برم. غلیظ‌تر از هشدار می‌شود انتقاد، اما برخی حتی هشدارهای دوستانه را نیز برنمی‌تابند و نوعی تقدس و عدم خطا را برای دولت قائل هستند، لذا هشدار را به انتقاد تعبیر و انتقاد را نیز به مخالفت تعبیر می‌کنند. به گونه‌ای که نگران این هستم که دوستان صاحب نظر و دلسوز مجلس که در اوج علاقه‌مندی به مسایل نظام هستند بعدها به ضدیت با دولت متهم شوند.

  •  نحوه برخورد رییس جمهوری و مجموعه دولت با توصیه‌ها و هشدارهای شما چگونه بوده است؟

 این باور بین عده‌ای وجود دارد که از الفاظی مانند تصمیم یا نظر دولت در بسیاری موارد استفاده ابزاری می‌شود.  واژه درست نظر، باور یا تصمیم دولت است و مفهوم آن اراده شخص رییس جمهور است زیرا بسیاری از مصوبات در حقیقت سلیقه و باور رییس‌جمهوری و اراده ایشان است و متعاقباً تمکینی که هیأت دولت می‌کند، مخصوصاً تعداد زیادی از نمایندگان مجلس در جلسات استانی بوده‌اند و از جمله مسایلی که به عنوان انتقاد و نقطه نظرات مطرح می‌کنند همین بوده است.

  •  واکنش رؤسای جمهور قبل به هشدارها و انتقادات شما چگونه بوده است؟

 در مجموع رفتار دوستانه بوده است. برای مثال در دوره قبل در آخرین سال ریاست جمهوری آقای خاتمی وقتی همراه هیأت دولت به مجلس آمدند و گزارش اقتصادی ارائه کردند و متقابلاً روسای کمیسیون‌ها به طرح موضوع پرداختند شاهد نقد جدی‌ام درباره عملکرد اقتصادی دولت و حتی نظام بودند و به تعبیری بسیاری از تصمیمات اقتصادی دولت را تحت تحلیلی که داشتیم نقد کرده و بعضاً ایرادات و اشکالات مربوطه را ذکر کردم.

 برای من این مسئله یک نکته تاریخی است که علیرغم فضای انتقادی که من نسبت به سیاست‌های دولت خاتمی در صحن علنی مجلس داشتم ایشان بعد از جلسه با شجاعت اعلام کرد که من همه نقدهای شما را قبول دارم و اظهار داشتند که حرف‌های شما علمی و عالمانه و... است که این برای من یک آموزه‌ای بود که آقای خاتمی این ظرفیت را داشت که یک بحث نقد شفاف و رو در رو را  با شجاعت و گشاده رویی بپذیرد.

  • این ظرفیت در دولت نهم نیز وجود دارد؟

متاسفانه این ظرفیت هنوز در رییس جمهور علیرغم آنکه در بسیاری از شعارها اشتراک داریم و دوست هم هستیم ندیده‌ام. ایشان باورها و سلایق شخصی دارد و تجربه نشان داده که اکثر تصمیم‌گیری‌ها حتی بعضی از تصمیم‌گیری‌های حساس استراتژیک چه در سطح داخلی و چه خارج عمدتاً بر اساس باورها و سلایق شخصی ایشان بدون آنکه مبتنی بر یک عقبه  کارشناسی باشد صورت می‌گیرد.

به اعتقاد من روحیه خدمتگزاری، انرژی و تلاش زیاد مخصوصاً در جهت جلب نظر مردم محروم توسط آقای احمدی نژاد واجد ارزش است، اما اگر ساده انگاری و محدودنگری در آن باشد و منجر به نوعی ساده‌نگری در تصمیمات و هدف گذاری شود، قطعاً در مرحله اجرا اختلالاتی ایجاد می‌کند.

یکی از آفت‌های مدیریت استراتژیک در جهان سوم این است که  باورها و سلایق شخصی  مدیران اجرایی بدون عقبه کارشناسی و بدون تقابل با آرای متقابل مبنای تصمیم‌گیری قرار می‌گیرد. چه در عرصه سیاست خارجی و بین‌الملل و چه در عرصه داخلی ، که بعضاً این رویه به سمت آزمون و خطا پیش می‌رود. بنابراین انتخاب منطقی نخواهد بود و خسارت آن را در عمل مردم و کشورشان خواهند پرداخت.

  محدودنگری‌هایی مهدکودکانه یکی از جدی‌ترین نقدها است که باید به آن توجه داشت لذا نظرات امثال من و دوستان دیگر چه در تیم اقتصادی مجلس و چه در شاخه‌های غیراقتصادی مثل تیم فرهنگی را که انتقادهایی دارند بعضی از دوستان در دولت نباید  شخصی تلقی کرده و یا این شبهه را مطرح کنند که منتقدان به دنبال پست و مقام هستند. این افراد باید بدانند که مسئولیت مجلس به مراتب بالاتر از پست‌های دیگر است.

 به ویژه امثال من که از ابتدای کار دولت با صراحت گفتیم که کار در مجلس را بالاتر از کار در دولت می‌دانیم. یک نماینده فعال به مراتب اثرگذاری و حیطه کارش از یک وزیر هم بالاتر است.

  •  گفتید که به عنوان توصیه و هشدار مطالبی را مطرح کرده‌اید بعضاً دیده می‌شود که علیرغم پذیرفته نشدن برخی هشدارها از طرف حامیان دولت نیز سعی می‌شود مقابله‌هایی صورت  گیرد با این احوال هنوز هم امید دارید که این هشدارها اثرگذار باشد؟

قطعاً مهمتر از مسئولیت علمی، مسئولیت قانونی و حقوقی نمایندگی مجلس  است. سوگندی که برای مصالح و منافع ملی و برای حفظ حقوق و منافع مردم خورده‌ایم اساس کار ما است. اگر برخی ملاحظات نسبت به محیط بین‌الملل نبود بسیاری از تذکرات و نکاتی را که  در زمینه سیاست خارجی و محیط بین‌المللی نیز وجود دارد  مطرح می‌کردیم.

 ما خط قرمزهایی برای خود قائل هستیم که  شرایط به سمت ناامید کردن مردم پیش نرود و لذا در هشدارها و تذکراتی که برای سیاست‌ها و تصمیمات دولت در مجلس داده می‌شود راه‌حل‌های خود را عموماً ارایه می‌دهیم. حتی در بحث رای اعتماد به کابینه پیشنهادی دولت علیرغم دوستی یا بعضی از افراد پیشنهاد شده برای وزارت، معیار را روی توانمندی قرار دادیم نه رفاقت و لذا شما در عمل دیدید چند تن از داوطلبان وزارت رای نیاوردند که این مسئله در تاریخ رای به کابینه بی‌سابقه بود به ویژه در دولت اصولگرا.

این یکی از نقاط قوت مجلس و دولت شد. ما از ابتدا حرفی درباره اشخاص نداشتیم. برخی از این افراد از نظر شخصی قابل توجه بودند، اما مناسب آن پستی که معرفی شده بودند نبودند و ما در مجلس نیز به وظیفه خود عمل کردیم.

  •  اشاره کردید به رای اعتماد به دولت، آیا در آن زمان به شما نیز پستی در وزارتخانه‌ای پیشنهاد شده بود؟

 از ابتدا هم قرار نبود و بنا نداشتم پستی در دستگاه اجرایی بپذیریم. آنهایی که سابقه‌ام را می‌دانند علیرغم حضور در مسئولیت‌های مختلف هیچگاه شخصاً جویای پست و مقام نبودم. اگر چه از ابتدای دولت جدید متوجه شدم انتظار گسترده‌ای مبنی بر حضورم در دولت بود چون به کرات توسط اقشار مختلف مورد سؤال قرار می‌گرفتم.

 سابقه همکاری من با رییس جمهوری زمانی بود که ایشان برای شهرداری تهران مطرح شده بودند. از خرداد که ایشان شروع کرد تا شهریور که در انتخابات مجلس شرکت کردم در دوره‌ای کوتاه مشاور بودم. در همان زمان کوتاه نیز توصیه و راهنمایی و  ایده‌هایی برای برنامه‌ریزی و مدیریت بهتر شهرتهران شخصاً به ایشان ارایه کردم که خاطرات آن دوره و ذکر موارد همکاری ، خود داستان مستقلی است.

 مخصوصاً در یک فضای دو گانه‌ای که ایشان قرار داشتند از یک طرف فضای غیرشفاف و تا اندازه‌ای بازدارنده بین جریانات سیاسی و بعضاً اجزای حاکم در آن مقطع با ایشان که به عنوان رقیب سیاسی و جناحی تلقی می‌شد وجود داشت که جلوه‌های برجسته آن عدم اجازه حضور متعارف در جلسات دولت و بعضی موانع اجرا و از طرف دیگر یک جریان گسترده و قوی مرئی و نامرئی تحت عنوان طیف ارزشی و اصولگرا که از شرایط حاکم مخصوصاً بر عرصه‌های اقتصادی اجتماعی و سیاسی ناراحت و ناراضی بودند که شورای شهر و شهرداری را اولین سنگر اقتدار سیاسی و اجرایی اصطلاحاً فتح شده می‌دانستند و تلاش می‌کردند برای موفقیت شهردار کمک نمایند.


حضور امثال من و کمک‌های مالی و اعتباری یا فنی و اجرایی که برای بعضی از پروژه‌های شهری شد گرفته تا حمایت‌های سیاسی و صنفی و امثالهم چون موفقیت شهردار تهران در آن مقطع موفقیت یک جریان ارزشی تلقی می‌شد‌. تهران شهرداران متعددی را بعد از جنگ تجربه کرد.

 بعضی از آنها در یک شرایط خاص از اقتدار قرار داشتند ولی در زمان شهرداری احمدی نژاد به نظر می‌رسد نوع جریانات حمایتی در ابعاد مختلف در محاسبات ایشان خوب قرار نگرفته بطوری‌که اقتدار آن جریان را که البته امروزه کم‌رنگ‌تر شده و ممکن است حتی بر عکس شود را جز توانمندی شخص ایشان تلقی می‌کنند که این همان خطا و انحراف بزرگ است که نتیجه خودشیفتگی است که مقام معظم رهبری خطر چنین ویژگی را در یکی از دیدارها به رییس جمهوری و همراهان گوشزد نمودند.

 این همکاری مختص آن دوره نیست شهردار فعلی نیز تقاضای استمرار این نوع همکاری را داشته اما متاسفانه به دلیل محدودیت وقت نتوانسته‌ام کمکی کنم اما اگر فراغت پیدا کنم حتما این کمک را خواهم کرد.

کد خبر 14427

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز